لعنتی, آملیا سکسپیرها
بی نظیر عفت احمق آمریکایی نمی خواهند به رها کردن عفت او, اما او نیز نمی خواهند به از دست دادن مرد جوان با آنها او عمیقا در عشق. یک وضعیت دشوار حل نشده است به طور منظم و عمیق جرعه, نوازش و نوازش چرا که maximalism از دوست پسر سکسپیرها نیاز به بیشتر و بیشتر اعمال غیر اخلاقی و ورزش می کند نه فقط به زن و بچه. شلوار در پایان بود, و یک بار دیگر او حاضر این پیشنهاد را به انجام برسانند هر آرزوی دیگر. یک مرد جوان دارای گونه های برامده خواست برای خنده دار عفت شیرین کمی به راه رفتن در اطراف بازار با باسن لخت او و سپس عبور از پیاده رو, لذت روروک مخصوص بچه ها با سینه لخت که متوقف. مرد فقط شوخی می کرد ، فکر نمی کرد که به خاطر او ، بلوند آماده است تا حتی چنین فریبندگی زشت و حساس را پر کند. پشت, در ماشین, دانش آموز برداشته پاهای خود را بر روی داشبورد, در زمان خود, مرطوب, شلوار, که وتر از شناور تنه خود را گسترش ران و شروع به کشیدن انگشت خود را در امتداد خود دارای لکه و کثیف رها کردن مخاط بیرون زده از قرمزی لب های او. دوست عزیز من هیچ چاره ای جز به جلو و چوب چرم از زیر شلواری خود را و شروع به تاکتیکی خودارضایی در مقابل معشوق خود.