شیرین است داستان سکسی زن من زتا جلویی
یک پلیبوی آمریکایی در اینترنت ملاقات یک هموطن سابق که برای یک مدت طولانی به آلمان مهاجرت کرد. مرد بسیار مشتاق در مورد برقراری ارتباط با ورزش ها بود, که منجر به چند ماه از جلسات شخصی. ذهنیت مهمان مهمان بسیار متفاوت از خلق و خو آلمانی محفوظ بود, توانایی رد کالاهای دنیوی و ارتباط متمدن با وجود دود خشونت آمیز در بدن. مرد خراب شد سریع تر از حد انتظار است اما با آرام زبان در یک کشور که در آن گردشگران و یا پناهندگان حق آزار و اذیت جنسی زنان محلی او خواسته میزبان به او نشان می دهد فاصله بین پاهای خود را. در آلمان ، او مجبور بود بلافاصله شورت خود را پایین بیاورد ، رشته ها را بشویید و اجازه دهید جسارت واژن گرم خود را لمس کند. دوستی بلافاصله سقوط کرد ، منطقه دوستان مانند دیوار برلین سقوط کرد. نگران, lokhod بقیه الکل نوشید, گشوده شلوار خود را, از جیبش یک ترب کوهی و جوجه دعوت برای نشان دادن تحمل افسانه ای آلمان. مکش اولیه فقط داستان سکسی زن من آغاز یک حزب سرگرم کننده با ملافه آلمانی بود!