خط و خال خوشحال است خواهرزن داستان
آنیا اولسن است دوستان با صوفیه به مدت چهار سال بوده است, و در تمام این مدت دختر دقت برادر بزرگتر دوست خود را نادیده می گیرد. مارکوس به نظر نمی رسد توجه کنید که زیبایی شگفت انگیز با پاهای بلند, چشم های آبی بزرگ, یک لبخند خیره کننده و دندان های سفید برفی به طور منظم بازدیدکننده داشته است خانه خود. آماده سازی برای امتحانات قرار دادن جذاب دانش آموزان در وضعیت تنش شدید اما ناگهان سوفی مجبور به ترک ترک او را به عنوان مهمان به تنهایی با او برادر. قبل از مرد جوان ، یک ایده متولد شد که او پیش از این هرگز دیده بود. آنیا در مقابل مبل ایستاده بود ، ژاکت خود را برداشت و آن را در چهره اش انداخت ، ابراز تمایل به داشتن رابطه جنسی. مرد خوش تیپ به حال هیچ جا برای اجرا و بدون نیاز به اجرا به عنوان در مقابل او را در جوراب سفید و آبی توری, لباس زیر ایستاده بود شاید جذاب ترین زن. مارکوس نمی خواست دختر را به خاطر یک نقص بسیار جدی فریب دهد-عجیب و غریب نمی توانست بدون نفوذ مقعد تصور کند. سبزه گل بود ترس به اعتراف عدم نیست, او تصمیم گرفت به قربانی افتخار مقعد برای روابط جنسی مطلوب ترین در زندگی هیجان انگیز او. مرد قادر به کنترل آلت تناسلی مرد برای خواهرزن داستان مدت زمان طولانی بود و آب انعطاف پذیری متراکم می خواست او را تنها پس از رضایت کامل متقابل با این روش ، سوراخ های دختر را پر کند.