خواهر, سکس زنان بسیار چاق دوست دختر
تایلر نیکسون لگد مانند یک خوک در یک مهمانی کالج. تحت تاثیر الکل, آن مرد به ارمغان آورد تا چیزهای خنده دار است که دوست دختر خود را وادار به خداحافظی به او. فانک بزدلانه به یاد نمی شکستن تا با شور و شوق, و نه او به یاد داشته باشید داشتن ارتباط جنسی با یکی از دختران که در محوطه دانشگاه زندگی می کردند. عجیب و غریب بدون زیر شلواری خود را در یک صومعه غیر معمول بیدار, با قطعات فازی از حافظه در سر خود. او می خواست به عقب نشینی به سرعت, فراموش کردن الیزا ژان, سکس زنان بسیار چاق اما ورزش ها سنگین با عینک بزرگ عدسی درخواست تجدید نظر عجیب و غریب بود. او جذب آهنربا, آلت تناسلی مرد گیر کرده بود, که بدان معنی است که او آماده بود برای برقراری ارتباط و افکار تلخی جدا شدن از دوست دختر سابق نمی شد در حال حاضر در ذهن او در همه. لعنتی دانشجوی سال اول قبل از ترک یکی از بهترین تصمیمات یک کودک که هنوز هم پس از نوشیدن سنگین پاره شد.