سینه کلان, زن از کون عمه
درست مثل اون پیرس آماده شده بود به ارائه اختراع خود را برای یک مدت طولانی. مرد بسیار عصبی و نگران است که ایده خود را از ترکیب عکس های بزرگ در کسب و کار را پشتیبانی نمی کند. در میان تعداد کمی از مردم در جدول بسیار سبزه پریا قیمت بود, که توسط رقبای خود پرداخت شده بود به او منحرف کردن اذهان از ارائه. باباآدم نمی تواند قرار دادن دو واژه با هم زمانی که او را دیدم یک مداد در یک, درهم و برهم, دختر پستان شروع به انجام کارهای احمقانه ای که او را دیدم یک الاغ خوب و سپس شروع به پوشیدن مزخرف بود که همراه با رشد آلت تناسلی مرد. البته ، هیئت سهامداران حتی به بازنده گوش نمی دادند ، اما او یک خائن است ، زمانی که او عاشق اعتماد را بیت کرد ، او به طور جدی اظهار تاسف کرد. زن و شوهر مجبور به عقب نشینی به یک اتاق برای از زن از کون بین بردن استرس خود را. در حالی که مخترع بود در یک شرکت جاسوسی او آمد تا با یک ایده عالی برای روشن کردن دستگاه به یک, دستگاه, خواهد بود که سه برابر بیشتر تولیدی به یک زن در غیاب مردان است.